چند سطر از جبران خلیل جبران
🔻جبران خلیل جبران
(۶ ژانویه ۱۸۸۳ – ۱۰ آوریل ۱۹۳۱) نویسندهٔ لبنانی-آمریکایی و نویسنده کتاب پیامبر بود.
او در خانوادهای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس)
که به «خلیل جبران» شهرت داشتند، در البشری (ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان) به دنیا آمد.
چنانچه مایل هستید درباره ی او بیشتر بخوانید
🔸هیچ رابطه ی انسانی وجود دیگری را به تملک خود در نمی آورد.
هر روحی از بنیاد با روح دیگر تفاوت دارد.
دردوستی یا عشق، هر دو روح درکنار هم دستهای خود را برای یافتن چیزی که یک دست به تنهایی قادر به یافتن آن نیست دراز می کنند.
🔻دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا میرسد.
گیاه به روزهایى که رفته، نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر ان چه میخواهیم، دست یابیم؟
🔸چه زیباست
قلبی پیدا کنی
که عاشقت باشد
بی آنکه چیزی از تو بخواهد،
مگر حال خوبت را ....
🔸از آداب گوش دادن به زن،
آن است
که ابتدا خوب به چشماناش
گوش بسپاری
🔸و آن کسی را که دوست داری،
نصف دیگر تو نیست
او تویی اما جایی دیگر..!
🔻با هم باشید امّا بگذارید در با هم بودنِ شما فاصلهای باشد. و بگذارید نسیم در میان شما بورزد.
یکدیگر را دوست بدارید امّا از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید. بگذارید عشق جایی در ساحل روحتان باشد.
پیمانههای یکدیگر را پر کنید امّا از یک پیمانه ننوشید.
از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید امّا از یک قرص نان نخورید.
با هم بخوانید و برقصید و شادکام باشید امّا به حریم تنهایی یکدیگر تجاوز نکنید.
همچون تارهای عود باشید که جدا از هم امّا با یک نوا مترنم میشوند.
قلبهایتان را بههم هدیه کنید امّا یکدیگر را به اسارت در نیاورید. زیرا تنها دستان زندگی است که بر قلبهای شما حاکم است.
در کنار یکدیگر باشید امّا نه چندان نزدیک زیرا ستونهای معبد دور از هم قرار دارند و درخت بلوط و سرو در سایه یکدیگر رشد نمیکنند.
🔸شما به هنگام سختی و نیاز دعا می کنید،
کاش در عین عافیت و در روزهای فراوانی هم دعا می کردید!
🔸هستند کسانی که از آنچه دارند با شادی میدهند، و پاداشِ آنها همان شادیست.
و هستند کسانی که با درد میدهند، و آن درد تعمیدِ آنهاست.
و هستند کسانی که میدهند و از دَهش دردی نمیکشند، حتی شادی هم نمیخواهند و نظری به ثواب هم ندارند؛
اینها چنان میبخشند که در درههای دوردست، بتهای عطر خود را در فضا میپراکند.
با دستِ این کسان است که خداوند سخن میگوید، و از پسِ چشمِ این کسان است که او به زمین لبخند میزند.
🔸شما میتوانید مهرِ خود را به فرزندانتان بدهید، امّا نه اندیشههایِ خود را، زیرا که آنها اندیشههایِ خود را دارند.
شما میتوانید تنِ آنها را در خانه نگاه دارید، امّا نه روحشان را، زیرا که روحِ آنها در خانه ی فرداست، که شما را به آن راه نیست، حتی در خواب.
شما میتوانید بکوشید تا مانندِ آنها باشید، امّا مکوشید تا آنها را مانندِ خود سازید. زیرا که زندگی واپس نمیرود و در بندِ دیروز نمیمانَد.
جبران خلیل جبران